پیج های آموزش روابط جنسی ، آری یا نه ؟

این روزها شاهد رشد روز افزون پیج هایی هستیم که شبانه روز خود را بر روی آموزش روابط جنسی ، به دنبال کننده هایشان اختصاص داده اند ، آیا ما به این حجم از اطلاعات و آموزش های تکراری که معمولا در پیج های مختلف هم کپی می شود نیاز داریم ؟
دوستان عزیز ما از دوران راهنمایی در کتاب هایمان خوانده ایم غریزه جنسی ، و اگر یادتان باشد تعریف غریزه ، این بود : رفتاری که در یک موجود زنده خود جوش است و نیازی به آموزش ندارد.
ما همیشه تمایلات جنسی را تحت عنوان میلی که ناشی از غریزه جنسی است نام می بریم، درست مانند اینکه گرسنگی یک غریزه است، خب غیر از آموزش های اولیه و ابتدایی ما نیاز نداریم کسی صبح تا شب به ما بگوید کی گرسنه هستیم و کی نیستیم و چه غذاهایی را باید بخوریم و چه غذاهایی را نه. بلکه بدن ما به عنوان یک موجود زنده آنقدر هوشمند است که خود به خود از غذاهای مسموم دوری می کند و حتی اگر ماده ای در بدن ما کم یا زیاد شده باشد این بر روی تمایل ما به آن مواد غذایی اثر گذار است تا هنگامی که مقدار آن ماده در بدن ما به تعادل برسد. ما به حکم غریزه می دانیم که بایست غذاها را بجویم و نمی توانیم حجم وسیعی از غذا را ناگهان ببلعیم .
در مورد غریزه جنسی و رابطه جنسی هم به همین شکل است . یعنی بیشتر آنچه که ما می خواهیم در پیج ها مطالعه کنیم را می دانیم و با این اطلاعات به دنیا آمده ایم . هر زن سالمی می داند که مردها ظرافت و لطافت را در زن دوست دارند زن ها معمولا به حکم غریزه از دوران کودکی رنگ های صورتی و قرمز را دوست دارند که برای مردها تحریک کننده و لذت بخش هستند ، همه پسرهای سالم از کودکی می دانند که استحکام رابطه عاطفی و جنسی شان در این است که حمایت کننده زن باشند و تقریبا همه آنها در رابطه با مادرشان حتی در سنین کودکی، حمایت کننده بوده اند.

پس اگر این چنین است چرا روابط جنسی بین زوجین در بعضی موارد رضایت بخش نیست؟

رابطه جنسی همیشه یک معلول است نه علت ، یعنی عوامل متعددی بر روی آن اثر گذار هستند و می توانیم بگوییم اگر زیرساخت ها درست باشند رابطه جنسی معمولا به صورت خودجوش ، رضایت بخش و درست پیش می رود.
زیر ساخت های رابطه جنسی خود سلامت جسم و سلامت روان و یادگیری عشق و دوست داشتن به معنای واقعی است . کسی که از بیمارهای جسمانی و روانی رنج می برد کسی که افسردگی شدید دارد و یا به سوء مصرف مواد مبتلاست تقریبا اگر روزانه هزار پست آموزش رابطه جنسی هم مطالعه کند تغییری در کیفیت رابطه جنسی او با همسرش اتفاق نخواهد افتاد.
دختر یا پسری که عشق و از خودگذشتگی را آموزش ندیده اند ، و تنها برای رفع نیازهای فردی شان به یکدیگر نزدیک می شوند ، دختر و پسری که به گونه ای تربیت شده اند که هنگام ازدواج گویی به میدان جنگ فرستاده می شوند و جبران و تلافی جویی و محافظه کاری درآنها جای عشق و خلوص و محبت واقعی را گرفته است هرگز نمی توانند رابطه جنسی رضایت بخشی را تجربه کنند.

آیا شیوع این آموزش های بی پروا و افراطی می تواند مضر باشد ؟

بله . زمانی که زیرساخت ها را نداشته باشیم صحبت کردن از نتایج بی فایده است و حتی می تواند در افراد یک عطش و طمع بیمارگونه ایجاد کند . دقیقا مثل زمانی که ما مواد مورد نیاز برای طبخ یک غذای خوشمزه را نداشته باشیم ولی دائما تصاویری در مورد آن غذا و چگونگی سرو کردن آن را ببینیم .
بنابراین توصیه من این است که متخصصین و زوج ها برای حل مشکلات رابطه جنسی به زیر بناها توجه بیشتری مبذول دارند که همانطور که اشاره کردم این زیربنا ها عبارتند از سلامت جسمانی ، سلامت روانی و یادگیری عشق و از خود گذشتگی و افزایش شناخت از جنس مخالف.

و چرا پیج هایی با رشد قارچ گونه هر روز به آموزش و اشتراک چنین مطالبی می پردازند ؟

افرادی که به صورت افراطی بر روی آموزش های جنسی متمرکز شده اند یا به علت عدم آگاهی این کار را انجام می دهند که این عدم آگاهی منجر به سطحی نگری می شود و آنها تصور می کنند که همه مشکلات از اینجا ناشی می شود که افراد بلد نیستند چگونه رابطه جنسی برقرار کنند و یا نوعی منفعت طلبی در جهت رونق کسب و کارشان را از طریق توجه به نقطه ضعف جامعه در پیش گرفته اند.
در پاسخ سوال دوم اشاره کردم که با عدم وجود زیرساخت هایی که به بهبود روابط جنسی کمک می کنند تنها صحبت کردن از رابطه جنسی در جامعه سبب عطش کاذب و بیمارگون به مسائل جنسی و مطالب مربوط به آن می شود و گاهی این میشود یک نقطه ضعف اجتماعی برای افرادی که به هر دلیل می خواهند افراد زیادی را مخاطب خود قرار داده و به سوی خود جلب نمایند .
ملینا شیرانی – روانشناس بالینی و رواندرمانگر
لینک این نوشته را برای افرادی که فکر می کنید خواندن این مطلب برایشان مفید است ارسال نمایید.